لبیک همه چیز از همه جا برای بچه مسجدی ها
|
|
عشق همیشه ، دوست داشتن نیست !
عشق همیشه ، برطرف کردن نیازها نیست ! عشق همیشه ، 2 طرفه نیست ! عشق همیشه ، لیلی و مجنون بودن نیست ! عشق ، میتونه ؛ موجی شدن یـک جوون برای راحتیِ ناموسش باشه ! عشق ، بعضی اوقات ؛ جانبازیِ یک دونده در مقابل بالارفتنِ پرچم کشورشه ! عشق ، گاهی ؛ یتیم شدن دختری در اِزای آزادی دیگرانِ ! عشق ، میتونه ؛ گریه ی یه مادر واسه خاطر پسر جوون مرگش باشه ! عشق ، گاهی ؛ یعنــــی شهــــادت ! عشق ، گاهی ، یعنــــی رشـــــادت ! عشق ، گاهی ؛ یعـــــنی غـــیــــرت ! آهـــــــــــــای عاشقی که دَم از عـــــشــــــق میزنی !! آره با توام ! حالا تو بگو ! تو عــاشقی یا اونی که ، نه بخاطر عشقش ؛ بلکه به خاطر وطنش رفت و با کفن سفید برگشت ؟ اندکی انصاف هم خوب چیزیه !
ای عاشقان ، ای عاشقان ، به گوش باشید ! آمــد ندای یا حسین ، به گــوش باشید !
التماس دعا !! برچسبها: عشق, رشادت, شهادت, جانباز, انصاف, [ یک شنبه 22 تير 1393
] [ 10:53 ] [ دانیال عادل فر ] هرجا که عشق است ثروت و موفقيت هم هست! زني از خانه بيرون آمد و سه پيرمرد را با چهره های زیبا جلوي در ديد. به آنها گفت: « من شما را نمي شناسم ولي فکر مي کنم گرسنه باشيد، بفرمائيد داخل تا چيزي براي خوردن به شما بدهم.» آنها پرسيدند:« آيا شوهرتان خانه است؟» زن گفت: « نه، او به دنبال کاري بيرون از خانه رفته.» آنها گفتند: « پس ما نمي توانيم وارد شويم منتظر می مانیم.» عصر وقتي شوهر به خانه برگشت، زن ماجرا را براي او تعريف کرد. شوهرش به او گفت: « برو به آنها بگو شوهرم آمده، بفرمائيد داخل.» زن بيرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. آنها گفتند: « ما با هم داخل خانه نمي شويم.» زن با تعجب پرسيد: « چرا!؟» يکي از پيرمردها به ديگري اشاره کرد و گفت:« نام او ثروت است.» و به پيرمرد ديگر اشاره کرد و گفت:« نام او موفقيت است. و نام من عشق است، حالا انتخاب کنيد که کدام يک از ما وارد خانه شما شويم.» زن پيش شوهرش برگشت و ماجرا را تعريف کرد. شوهـر گفت:« چه خوب، ثـروت را دعوت کنيم تا خانه مان پر از ثروت شود! » ولي همسرش مخالفت کرد و گفت:« چرا موفقيت را دعوت نکنيم؟» فرزند خانه که سخنان آنها را مي شنيد، پيشنهاد کرد:« بگذاريد عشق را دعوت کنيم تا خانه پر از عشق و محبت شود.» مرد و زن هر دو موافقت کردند. زن بيرون رفت و گفت:« کدام يک از شما عشق است؟ او مهمان ماست.» عشق بلند شد و ثروت و موفقيت هم بلند شدند و دنبال او راه افتادند. زن با تعجب پرسيد:« شما ديگر چرا مي آييد؟» پيرمردها با هم گفتند:« اگر شما ثروت يا موفقيت را دعوت مي کرديد، بقيه نمي آمدند ولي هرجا که عشق است ثروت و موفقيت هم هست! » آری... با عشق هر آنچه که می خواهید می توانید به دست آوردید برچسبها: عشق, ثروت, موفقیت, عرفان, داستان, زیبا, [ پنج شنبه 28 دی 1391
] [ 11:23 ] [ دانیال عادل فر ] |
|